معنی فارسی dampener
B1موانع به چیزی اشاره دارد که حالتی شاداب یا نشاط را کاهش میدهد، معمولاً به دلیل شرایط ناخوشایند یا ناهموار.
Something that dampens enthusiasm or enjoyment, often seen as a setback.
- noun
noun
معنی(noun):
A device that moistens or dampens something.
معنی(noun):
A discouraging event or remark.
example
معنی(example):
باران ناگهانی برای پیکنیک ما یک موانع بود.
مثال:
The sudden rain was a dampener on our picnic.
معنی(example):
وجود یک موانع در یک رویداد میتواند جو را تغییر دهد.
مثال:
Having a dampener in an event can change the atmosphere.
معنی فارسی کلمه dampener
:
موانع به چیزی اشاره دارد که حالتی شاداب یا نشاط را کاهش میدهد، معمولاً به دلیل شرایط ناخوشایند یا ناهموار.