معنی فارسی damsite
B1محل سد، مکانی که برای ساخت سد مشخص شده است.
The location where a dam is constructed.
- NOUN
example
معنی(example):
محل سد به دقت برای ساخت انتخاب شد.
مثال:
The damsite was carefully selected for construction.
معنی(example):
مهندسان محل سد را از نظر ایمنی و پایداری ارزیابی کردند.
مثال:
Engineers evaluated the damsite for safety and stability.
معنی فارسی کلمه damsite
:
محل سد، مکانی که برای ساخت سد مشخص شده است.