معنی فارسی dancery

B1

رقصگاه، مکانی که در آن افراد به رقصیدن می‌پردازند و معمولاً برای جشن‌ها و مهمانی‌ها استفاده می‌شود.

A place where dancing takes place, often in a social context.

example
معنی(example):

رقصگاه با موسیقی و نورها پر شده بود.

مثال:

The dancery was filled with music and lights.

معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم مراسم را در یک رقصگاه محبوب برگزار کنیم.

مثال:

We decided to host the event in a popular dancery.

معنی فارسی کلمه dancery

: معنی dancery به فارسی

رقصگاه، مکانی که در آن افراد به رقصیدن می‌پردازند و معمولاً برای جشن‌ها و مهمانی‌ها استفاده می‌شود.