معنی فارسی dandizette
B1داندیزت، فردی که در مد و زیبایی جنبههای خاص و خاصی را دنبال میکند.
A unique-fashion-obsessed individual, often with eccentric tastes.
- NOUN
example
معنی(example):
او مجموعهای از داندیزتها دارد.
مثال:
She has a collection of dandizettes.
معنی(example):
داندیزتها به خاطر سبکهای عجیبشان مشهور هستند.
مثال:
Dandizettes are known for their quirky styles.
معنی فارسی کلمه dandizette
:
داندیزت، فردی که در مد و زیبایی جنبههای خاص و خاصی را دنبال میکند.