معنی فارسی dane

B1

دن به مردم دانمارک اطلاق می‌شود.

A person from Denmark.

example
معنی(example):

دن از مناظر زیبا و طبیعی لذت برد.

مثال:

The Dane enjoyed the beautiful scenery of the countryside.

معنی(example):

یک دن به خاطر عشقش به دوچرخه سواری شناخته شده است.

مثال:

A Dane is known for their love of cycling.

معنی فارسی کلمه dane

: معنی dane به فارسی

دن به مردم دانمارک اطلاق می‌شود.