معنی فارسی dankest
B1به معنای بسیار باکیفیت و دلپذیر یا در معنای خاصی از لذت بصری و حسی.
Most excellent or high quality, especially in a peculiar or pleasing way.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Dark, damp and humid.
مثال:
The dank cave was chilly and spooky.
معنی(adjective):
(of marijuana) Highly potent.
مثال:
That was dank bud.
معنی(adjective):
(often ironic) Great, awesome.
example
معنی(example):
هرگز پیتزای دنجی نخورده‌ام.
مثال:
I've never tasted a dankest pizza before.
معنی(example):
آب و هوای دنج بهترین فرصت را برای نشستن در خانه فراهم می‌کند.
مثال:
The dankest weather makes for a cozy day indoors.
معنی فارسی کلمه dankest
:
به معنای بسیار باکیفیت و دلپذیر یا در معنای خاصی از لذت بصری و حسی.
