معنی فارسی danton
B2پلیس فرانسوی و سیاستمداری که در انقلاب فرانسه تأثیرگذار بود.
A French politician and key figure during the French Revolution.
- NOUN
example
معنی(example):
دانتون یکی از شخصیتهای برجسته در طول انقلاب فرانسه بود.
مثال:
Danton was a leading figure during the French Revolution.
معنی(example):
ما در کلاس تاریخ درباره نقش دانتون در انقلاب مطالعه کردهایم.
مثال:
We learned about Danton's role in the revolution in history class.
معنی فارسی کلمه danton
:
پلیس فرانسوی و سیاستمداری که در انقلاب فرانسه تأثیرگذار بود.