معنی فارسی danubian

C1

مربوط به یا ناشی از رود دانوب و در استفاده‌های تاریخی و فرهنگی.

Relating to the Danube River, often referring to the various cultures and regions along its banks.

example
معنی(example):

فرهنگ‌های دانوبی سهم زیادی در تاریخ اروپا داشته‌اند.

مثال:

The Danubian cultures have contributed greatly to Europe's history.

معنی(example):

او برای پایان‌نامه‌اش به مطالعه سیستم رودخانه‌های دانوبی پرداخت.

مثال:

She studied the Danubian river system for her thesis.

معنی فارسی کلمه danubian

: معنی danubian به فارسی

مربوط به یا ناشی از رود دانوب و در استفاده‌های تاریخی و فرهنگی.