معنی فارسی dappling
B1دالانی، به معنای نور یا رنگی است که به صورت لکههای ناهموار و غیر یکنواخت در یک سطح پخش شده است.
The act of marking with spots or patterns of light or color.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To mark or become marked with mottling or spots.
noun
معنی(noun):
A dappled pattern.
example
معنی(example):
آفتاب از میان برگها به صورت دالانی عبور میکرد.
مثال:
The sun was dappling through the leaves.
معنی(example):
دالانی نور یک الگوی زیبا ایجاد کرده بود.
مثال:
The dappling of light created a beautiful pattern.
معنی فارسی کلمه dappling
:
دالانی، به معنای نور یا رنگی است که به صورت لکههای ناهموار و غیر یکنواخت در یک سطح پخش شده است.