معنی فارسی dargsman
B1دِرگسَمان، فردی که در زمینهای سخت میتواند بهخوبی حرکت کند و راهنما باشد.
A person skilled in navigating difficult or rugged terrain.
- NOUN
example
معنی(example):
دِرگسَمان بهخوبی از زمین ناهموار عبور کرد.
مثال:
The dargsman expertly navigated the rugged terrain.
معنی(example):
بهعنوان یک دِرگسَمان، او مسئول هدایت سفر است.
مثال:
As a dargsman, he is responsible for guiding the expedition.
معنی فارسی کلمه dargsman
:
دِرگسَمان، فردی که در زمینهای سخت میتواند بهخوبی حرکت کند و راهنما باشد.