معنی فارسی dark-complexioned
B1دارای رنگ پوست تیره، توصیفی است برای افرادی که رنگ پوست آنها به تیره نزدیک است.
Having a skin tone that is dark, often used to describe various ethnicities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پوستی تیره دارد که در نور خورشید درخشان است.
مثال:
She has dark-complexioned skin that glows in the sunlight.
معنی(example):
مردم اغلب از پوست زیبا و تیره او تعریف میکنند.
مثال:
People often compliment him on his beautiful, dark-complexioned skin.
معنی فارسی کلمه dark-complexioned
:
دارای رنگ پوست تیره، توصیفی است برای افرادی که رنگ پوست آنها به تیره نزدیک است.