معنی فارسی darkcoloured
B1رنگی که دارای تیرگی یا عمق زیادی باشد.
Having a color that is deep or lacking light.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پیراهن تیره رنگ در مهمانی خیرهکننده بود.
مثال:
The darkcoloured dress was stunning at the party.
معنی(example):
او مبلمان تیره رنگ را برای اتاق نشیمنش ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers darkcoloured furniture for her living room.
معنی فارسی کلمه darkcoloured
:
رنگی که دارای تیرگی یا عمق زیادی باشد.