معنی فارسی darnation
B1دوباره به معنای لعنتی یا عذاب دادن، معمولاً به عنوان اصطلاحی غیررسمی برای ابراز نارضایتی به کار میرود.
An exclamation or expression of annoyance or frustration.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
او فریاد زد: 'چه اشتباه عجیبی!'
مثال:
She exclaimed, 'What a darnation of a mistake!'
معنی(example):
کلمه دارنیشن معمولاً برای ابراز ناامیدی استفاده میشود.
مثال:
The word darnation is often used to express annoyance.
معنی فارسی کلمه darnation
:
دوباره به معنای لعنتی یا عذاب دادن، معمولاً به عنوان اصطلاحی غیررسمی برای ابراز نارضایتی به کار میرود.