معنی فارسی dauties
B1وظایف، به کارهایی که باید انجام شوند اشاره دارد.
Dauties, referring to the tasks to be accomplished.
- NOUN
example
معنی(example):
وظایف او در پروژه به خوبی مشخص شده بود.
مثال:
Her dauties in the project were clearly defined.
معنی(example):
وظایف شامل همه چیز از برنامهریزی تا اجرایی هستند.
مثال:
Dauties include everything from planning to execution.
معنی فارسی کلمه dauties
:
وظایف، به کارهایی که باید انجام شوند اشاره دارد.