معنی فارسی davens
B1عبادت و دعا کردن به زبان عبری، به ویژه در یهودیت.
To pray in the Jewish tradition, especially in Hebrew.
- verb
verb
معنی(verb):
To recite the Jewish liturgy; to pray
example
معنی(example):
او هر صبح قبل از صبحانه دعا میکند.
مثال:
He davens every morning before breakfast.
معنی(example):
بسیاری از خانوادهها سنتی دارند که در آن به طور مشترک دعا میکنند.
مثال:
Many families have a tradition where they daven together.
معنی فارسی کلمه davens
:
عبادت و دعا کردن به زبان عبری، به ویژه در یهودیت.