معنی فارسی day of obligation
B1روزی که در آن انجام یک عمل خاص از نظر مذهبی یا فرهنگی الزامی است.
A day on which a person is obligated to perform a certain religious duty.
- NOUN
example
معنی(example):
روز الزام برای بسیاری از پیروان مذهبی اهمیت دارد.
مثال:
The day of obligation is important for many religious followers.
معنی(example):
در روز الزام، مردم جمع میشوند تا جشنها را برگزار کنند.
مثال:
On the day of obligation, people gather to perform rituals.
معنی فارسی کلمه day of obligation
:
روزی که در آن انجام یک عمل خاص از نظر مذهبی یا فرهنگی الزامی است.