معنی فارسی day patient
B1بیماری که درمانش در یک روز انجام میشود و نیازی به بستری شبانه ندارد.
A patient who receives medical treatment during the day and does not stay overnight.
- NOUN
example
معنی(example):
بیمار روزانه درمان دریافت کرد اما عصر به خانه برگشت.
مثال:
The day patient received treatment but returned home at night.
معنی(example):
بیماران روزانه میتوانند برای اقدامات پزشکی به بیمارستان مراجعه کنند بدون اینکه شب را بگذرانند.
مثال:
Day patients can visit the hospital for procedures without an overnight stay.
معنی فارسی کلمه day patient
:
بیماری که درمانش در یک روز انجام میشود و نیازی به بستری شبانه ندارد.