معنی فارسی day-by-day

B1

به مرور زمان و به تدریج، بر اساس یک فرآیند مداوم.

Gradually; occurring each day in a continuous manner.

example
معنی(example):

او در تحصیلاتش به صورت روزبه‌روز بهبود می‌یابد.

مثال:

He is improving day-by-day in his studies.

معنی(example):

ما پروژه را به صورت روزبه‌روز پیش خواهیم برد تا از احساس فشار جلوگیری کنیم.

مثال:

We will tackle the project day-by-day to avoid feeling overwhelmed.

معنی فارسی کلمه day-by-day

: معنی day-by-day به فارسی

به مرور زمان و به تدریج، بر اساس یک فرآیند مداوم.