معنی فارسی dayless

B2

بدون روز، به معنای عدم وجود نور خورشید و تاریکی مداوم است.

Describing a period or condition where there is no daylight, often associated with polar regions.

example
معنی(example):

در ناحیه قطب شمال، دوره‌هایی وجود دارد که حس روز نداشتن دارند.

مثال:

In the Arctic, there are periods that feel dayless.

معنی(example):

شب حس روز نداشتن داشت در حالی که ستاره‌ها درخشان درخشیدند.

مثال:

The night felt dayless as the stars sparkled brightly.

معنی فارسی کلمه dayless

: معنی dayless به فارسی

بدون روز، به معنای عدم وجود نور خورشید و تاریکی مداوم است.