معنی فارسی days out
B1روزهایی که در آنها به مکانهای مختلف برای سرگرمی یا تفریح میروید.
Days spent going out to various places for fun or entertainment.
- noun
noun
معنی(noun):
An excursion, returning home on the same day.
مثال:
A visit to the Science Museum in London will be a day out to remember.
example
معنی(example):
ما اغلب روزهای بیرون رفتن را برای کاوش مکانهای جدید برنامهریزی میکنیم.
مثال:
We often plan days out to explore new places.
معنی(example):
روزهای بیرون رفتن او با خانواده همیشه لذتبخش است.
مثال:
Her days out with family are always enjoyable.
معنی فارسی کلمه days out
:
روزهایی که در آنها به مکانهای مختلف برای سرگرمی یا تفریح میروید.