معنی فارسی daysailed

B1

فعل قایق‌رانی در طی روز که به سفرهای کوتاه اشاره دارد.

Past tense of daysail, indicating completed short trips by boat.

verb
معنی(verb):

To sail a yacht for a single day, or to sail by day with overnight accommodation on land

example
معنی(example):

آنها آخرین آخر هفته در اطراف بندر قایق‌رانی روزانه کردند.

مثال:

They daysailed around the harbor last weekend.

معنی(example):

بسیاری از قایق‌رانان در مکان‌های زیبا قایق‌رانی روزانه کرده‌اند.

مثال:

Many sailors have daysailed in beautiful locations.

معنی فارسی کلمه daysailed

: معنی daysailed به فارسی

فعل قایق‌رانی در طی روز که به سفرهای کوتاه اشاره دارد.