معنی فارسی daytimer
A2برنامهریز روزانه به نوعی دفتر یا ابزار گفته میشود که برای برنامهریزی و یادآوری کارها و قرارهای روزانه استفاده میشود.
A planner used to schedule appointments and tasks for each day.
- noun
noun
معنی(noun):
An AM radio station that is only allowed to broadcast during the daytime
example
معنی(example):
او از یک برنامهریز روزانه برای پیگیری قرارهایش استفاده میکند.
مثال:
He uses a daytimer to keep track of his appointments.
معنی(example):
یک برنامهریز روزانه به شما کمک میکند که جدول و کارهای خود را سازماندهی کنید.
مثال:
A daytimer helps you organize your schedule and tasks.
معنی فارسی کلمه daytimer
:
برنامهریز روزانه به نوعی دفتر یا ابزار گفته میشود که برای برنامهریزی و یادآوری کارها و قرارهای روزانه استفاده میشود.