معنی فارسی ddosed
B1حالت احساسی برای توصیف افراد در شرایطی که زیر فشار یا انتقاد ناخواسته قرار میگیرند.
An emotional state used to describe someone feeling overwhelmed or criticized unexpectedly.
- VERB
example
معنی(example):
او به خاطر تغییرات ناگهانی در پروژه احساس ddosed کرد.
مثال:
He felt ddosed by the sudden changes in the project.
معنی(example):
در حین ارائه ddosed بودن میتواند بسیار استرسزا باشد.
مثال:
Being ddosed during a presentation can be very stressful.
معنی فارسی کلمه ddosed
:
حالت احساسی برای توصیف افراد در شرایطی که زیر فشار یا انتقاد ناخواسته قرار میگیرند.