معنی فارسی de-conditioning

B1

فرآیند یا مرحله‌ای که در آن شرایط بدنی یا توانایی‌های یک فرد به طور طبیعی کاهش می‌یابد.

The process of losing physical conditioning or fitness due to inactivity or lack of exercise.

example
معنی(example):

از بین رفتن شرایط می‌تواند زمانی اتفاق بیفتد که شخص برای مدت طولانی ورزش نکند.

مثال:

De-conditioning can occur when someone stops exercising for a long time.

معنی(example):

این ورزشکار پس از یک فصل تمرینات شدید روی از بین رفتن شرایط متمرکز شد.

مثال:

The athlete focused on de-conditioning after a season of intense training.

معنی فارسی کلمه de-conditioning

: معنی de-conditioning به فارسی

فرآیند یا مرحله‌ای که در آن شرایط بدنی یا توانایی‌های یک فرد به طور طبیعی کاهش می‌یابد.