معنی فارسی de-contextualised
B1واژه 'de-contextualised' به معنای جدا کردن یک مفهموم یا اطلاعات از بافت یا زمینهای است که در آن وجود داشته است.
To remove something from its context.
- VERB
example
معنی(example):
این مفهوم از بافت خود جدا شده است تا فهم آن آسانتر شود.
مثال:
The concept was de-contextualised to make it easier to understand.
معنی(example):
در تحلیل خود، او ارجاعات فرهنگی را از بافت آنها جدا کرد.
مثال:
In his analysis, he de-contextualised cultural references.
معنی فارسی کلمه de-contextualised
:
واژه 'de-contextualised' به معنای جدا کردن یک مفهموم یا اطلاعات از بافت یا زمینهای است که در آن وجود داشته است.