معنی فارسی de-emphasise
B1کاهش تأکید بر یک نکته یا بخش خاص، به منظور توازن بهتر.
To lessen the focus or importance of something in a discussion or action.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove or reduce the emphasis from something; to make something less important; to play down.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت نقش خود را در پروژه کاهش دهد.
مثال:
She decided to de-emphasise her role in the project.
معنی(example):
این تیم قصد دارد به مهلتهای سخت کمتر تأکید کند.
مثال:
The team aims to de-emphasise strict deadlines.
معنی فارسی کلمه de-emphasise
:
کاهش تأکید بر یک نکته یا بخش خاص، به منظور توازن بهتر.
