معنی فارسی de-fang

B2

دندان گرفتن، به معنای کاهش یا حذف تهدید یا قدرت چیزی است.

To remove the fangs or to lessen the threat or effectiveness of something.

example
معنی(example):

مربی حیوانات مجبور بود دندان‌های مار را برای دلایل ایمنی بکند.

مثال:

The animal trainer had to de-fang the snake for safety reasons.

معنی(example):

کاهش تهدید یک طرح به معنای سرکوب قدرت آن است.

مثال:

To de-fang a plan means to remove its potential threat.

معنی فارسی کلمه de-fang

: معنی de-fang به فارسی

دندان گرفتن، به معنای کاهش یا حذف تهدید یا قدرت چیزی است.