معنی فارسی de-funded
B1زمانی که منابع مالی یک برنامه یا پروژه قطع میشود.
Having funding removed from a program or project.
- VERB
example
معنی(example):
پس از قطع منابع مالی، سازمان در ادامه کار دچار مشکل شد.
مثال:
After being de-funded, the organization struggled to continue.
معنی(example):
تحقیقات قطع منابع مالی شد و این منجر به توقف آن گردید.
مثال:
The research was de-funded, leading to its discontinuation.
معنی فارسی کلمه de-funded
:
زمانی که منابع مالی یک برنامه یا پروژه قطع میشود.