معنی فارسی de-horned
B1حالت گذشته فعل de-horn به معنای اینکه شاخها برداشته شدهاند.
Having had the horns removed; a past participle form of the verb de-horn.
- VERB
example
معنی(example):
بزهای بدون شاخ با هم به آرامی بازی میکنند.
مثال:
The de-horned goats play together peacefully.
معنی(example):
پس از اینکه بدون شاخ شدند، میتوانند به طور ایمنتر با هم تعامل کنند.
مثال:
Once de-horned, they can interact more safely.
معنی فارسی کلمه de-horned
:
حالت گذشته فعل de-horn به معنای اینکه شاخها برداشته شدهاند.