معنی فارسی de-humanised

B2

وضعیتی که در آن فرد یا گروهی به دلیل شرایط خاص، ارزش انسانی خود را از دست داده است.

Describes someone who has been deprived of human qualities due to experiences or circumstances.

example
معنی(example):

پس از جنگ، بسیاری از سربازان به دلیل تجربیاتشان احساس بی‌ارزشی کردند.

مثال:

After the war, many soldiers felt de-humanised by their experiences.

معنی(example):

او معتقد بود که جامعه کسانی را که در فقر زندگی می‌کنند، بی‌ارزش کرده است.

مثال:

She believed that society had de-humanised those living in poverty.

معنی فارسی کلمه de-humanised

: معنی de-humanised به فارسی

وضعیتی که در آن فرد یا گروهی به دلیل شرایط خاص، ارزش انسانی خود را از دست داده است.