معنی فارسی de-industrialization
B1غیرصنعتیسازی، روندی که در آن فعالیتهای صنعتی کاهش مییابند.
A process where industrial activities decline over time.
- NOUN
example
معنی(example):
شهر پس از بسته شدن کارخانه، غیرصنعتیسازی را تجربه کرد.
مثال:
The town experienced de-industrialization after the factory closed.
معنی(example):
غیرصنعتیسازی بر فرصتهای شغلی تأثیر میگذارد.
مثال:
De-industrialization affects job opportunities.
معنی فارسی کلمه de-industrialization
:
غیرصنعتیسازی، روندی که در آن فعالیتهای صنعتی کاهش مییابند.