معنی فارسی de-layering
B1فرآیند حذف لایه‌های اضافی در ساختار سازمانی.
The process of removing extra layers of management or organization for efficiency.
- NOUN
example
معنی(example):
لایه‌زدایی ساختار مدیریتی به شرکت کمک کرد تا کارآمدتر شود.
مثال:
De-layering the management structure helped the company become more efficient.
معنی(example):
فرایند لایه‌زدایی می‌تواند به بهبود ارتباطات در یک شرکت منجر شود.
مثال:
The process of de-layering can lead to better communication in a company.
معنی فارسی کلمه de-layering
:
فرآیند حذف لایه‌های اضافی در ساختار سازمانی.
