معنی فارسی de-list

B1

عمل حذف کردن از لیست، به ویژه در زمینه کالاها یا خدمات.

To remove an item from a list.

example
معنی(example):

مدیریت تصمیم گرفت محصولات ناخواسته را از لیست حذف کند.

مثال:

The management decided to de-list the unwanted products.

معنی(example):

او اقلامی را که دیگر در تولید نیستند از لیست حذف خواهد کرد.

مثال:

He will de-list the items that are no longer in production.

معنی فارسی کلمه de-list

: معنی de-list به فارسی

عمل حذف کردن از لیست، به ویژه در زمینه کالاها یا خدمات.