معنی فارسی de-magnetizes
B1غیرمغناطیسی کردن، فرآیند حذف میدان مغناطیسی از یک ماده یا جسم.
Removes the magnetic properties from objects.
- VERB
example
معنی(example):
کاربر به طور منظم کارتهای خود را غیرمغناطیسی میکند.
مثال:
The user de-magnetizes their cards regularly.
معنی(example):
نرمافزار جدید بهطور خودکار دستگاههای ذخیرهسازی را غیرمغناطیسی میکند.
مثال:
The new software de-magnetizes the storage devices automatically.
معنی فارسی کلمه de-magnetizes
:
غیرمغناطیسی کردن، فرآیند حذف میدان مغناطیسی از یک ماده یا جسم.