معنی فارسی de-mountable
B1قابل جدا شدن، به ویژگی یا چیزی اشاره دارد که میتوان آن را به اجزاء کوچکتر تقسیم کرد.
Able to be taken apart and reassembled, particularly for easier transport or storage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مبلمان قابل جدا شدن است و جابجایی آن را ساده میکند.
مثال:
The furniture is de-mountable, making it easy to transport.
معنی(example):
آنها ساختار قابل جدا شدن را برای تسهیل در مونتاژ سریع طراحی کردند.
مثال:
They designed the de-mountable structure to facilitate quick assembly.
معنی فارسی کلمه de-mountable
:
قابل جدا شدن، به ویژگی یا چیزی اشاره دارد که میتوان آن را به اجزاء کوچکتر تقسیم کرد.