معنی فارسی de-stresses
B1کاهش استرس و فشار روحی.
To reduce stress or anxiety.
- VERB
example
معنی(example):
او برای کاهش استرس خود بعد از کار یوگا تمرین میکند.
مثال:
She practices yoga to help her de-stresses after work.
معنی(example):
گوش دادن به موسیقی به او در طول سفرهای طولانی کمک میکند تا استرسش کاهش یابد.
مثال:
Listening to music de-stresses him during long drives.
معنی فارسی کلمه de-stresses
:
کاهش استرس و فشار روحی.