معنی فارسی de-tune
B1به عملیات تغییر در تنظیم یک ساز اشاره دارد تا صدای طبیعی یا مطلوبتری تولید کند.
To change the tuning of a musical instrument to achieve a different sound.
- VERB
example
معنی(example):
باید ویولنام را برای صدای ملایمتر به حالت عدم تنظیم درآورم.
مثال:
I need to de-tune my violin for a softer sound.
معنی(example):
او تصمیم گرفت پیانو را برای یک اجرای ویژه به حالت عدم تنظیم درآورد.
مثال:
He decided to de-tune the piano for a special performance.
معنی فارسی کلمه de-tune
:
به عملیات تغییر در تنظیم یک ساز اشاره دارد تا صدای طبیعی یا مطلوبتری تولید کند.