معنی فارسی deaccessioning

B2

فرایند خارج کردن اشیاء از مجموعه، که ممکن است به دلایلی مانند وضعیت نامناسب صورت گیرد.

The act of taking items out of a collection, often involving specific criteria and procedures.

verb
معنی(verb):

To officially remove an object from a museum, art gallery or library so that it may be sold.

example
معنی(example):

خارج کردن اشیاء ممکن است با انتقاداتی همراه باشد.

مثال:

Deaccessioning artifacts can sometimes be controversial.

معنی(example):

سیاست موزه درباره‌ی خارج کردن اشیاء تجدید نظر شده است.

مثال:

The museum policy on deaccessioning has been revised.

معنی فارسی کلمه deaccessioning

: معنی deaccessioning به فارسی

فرایند خارج کردن اشیاء از مجموعه، که ممکن است به دلایلی مانند وضعیت نامناسب صورت گیرد.