معنی فارسی deactivator

B1

غیرفعال‌کننده ابزاری یا وسیله‌ای است که وظیفه متوقف کردن یا غیرفعال کردن چیزی را بر عهده دارد.

A device or mechanism that disables or turns off a system or process.

example
معنی(example):

غیرفعال‌کننده به سرعت سیستم هشدار را خاموش کرد.

مثال:

The deactivator quickly turned off the alarm system.

معنی(example):

او از غیرفعال‌کننده برای جلوگیری از هرگونه اعلان ناخواسته استفاده کرد.

مثال:

She used the deactivator to prevent any unwanted notifications.

معنی فارسی کلمه deactivator

: معنی deactivator به فارسی

غیرفعال‌کننده ابزاری یا وسیله‌ای است که وظیفه متوقف کردن یا غیرفعال کردن چیزی را بر عهده دارد.