معنی فارسی dead and buried
B2مرده و به خاک سپرده شده، به حالتی اشاره دارد که موضوعی دیگر وجود ندارد یا به پایان رسیده است و باید فراموش شود.
No longer relevant or existent; completely finished.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Moot, passed, irrelevant, forgotten.
example
معنی(example):
پروژه قدیمی اکنون مرده و به خاک سپرده شده است.
مثال:
The old project is dead and buried now.
معنی(example):
تمام شایعات درباره ادغام پس از اعلامیه مرده و به خاک سپرده شدهاند.
مثال:
All rumors about the merger are dead and buried after the announcement.
معنی فارسی کلمه dead and buried
:
مرده و به خاک سپرده شده، به حالتی اشاره دارد که موضوعی دیگر وجود ندارد یا به پایان رسیده است و باید فراموش شود.