معنی فارسی dead time
B1زمان مرده، زمانی که هیچ فعالیت یا پیشرفتی در آن وجود ندارد.
A period of inactivity or lack of progress.
- OTHER
example
معنی(example):
وقتی ساعت در حال تیکتیک است اما هیچ چیزی اتفاق نمیافتد، این زمان مرده است.
مثال:
When the clock is ticking but nothing happens, it's dead time.
معنی(example):
ما در زمان مرده نشسته بودیم و منتظر شروع نمایش بودیم.
مثال:
We sat in dead time waiting for the show to start.
معنی فارسی کلمه dead time
:
زمان مرده، زمانی که هیچ فعالیت یا پیشرفتی در آن وجود ندارد.