معنی فارسی dead-legged
B1وضعیتی که در آن پاها سنگین و فاقد انرژی به نظر میرسند، معمولاً بعد از فعالیتهای شدید.
A state when one's legs feel heavy and devoid of energy, often after intense exercise.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بعد از ماراتن احساس پاهای مرده داشت.
مثال:
He felt dead-legged after the marathon.
معنی(example):
داشتن پاهای مرده میتواند بر توانایی شما در درست راه رفتن تاثیر بگذارد.
مثال:
Being dead-legged can affect your ability to walk properly.
معنی فارسی کلمه dead-legged
:
وضعیتی که در آن پاها سنگین و فاقد انرژی به نظر میرسند، معمولاً بعد از فعالیتهای شدید.