معنی فارسی deadtongue

B2

زبان یا گویش‌هایی که دیگر مورد استفاده نیستند و صحبت نمی‌شوند.

A language or dialect that is no longer in use or spoken.

example
معنی(example):

زبان باستانی به عنوان زبان مرده شناخته می‌شود.

مثال:

The ancient language is known as deadtongue.

معنی(example):

دانشمندان زبان مرده را برای درک متون تاریخی مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scholars study deadtongue to understand historical texts.

معنی فارسی کلمه deadtongue

: معنی deadtongue به فارسی

زبان یا گویش‌هایی که دیگر مورد استفاده نیستند و صحبت نمی‌شوند.