معنی فارسی dealigns

B1 /diː.əˈlaɪnz/

به معنای تنظیم مجدد یا هم‌راستا کردن با شرایط یا اهداف خاص.

To adjust or reorganize in relation to new conditions or objectives.

verb
معنی(verb):

To put, or to become, out of alignment

example
معنی(example):

مدیر تیم‌ها را طبق نقاط قوتشان سازماندهی می‌کند.

مثال:

The manager dealigns the teams according to their strengths.

معنی(example):

او اولویت‌هایش را برای هم‌راستا کردن با اهدافش تغییر می‌دهد.

مثال:

She dealigns her priorities to match her goals.

معنی فارسی کلمه dealigns

: معنی dealigns به فارسی

به معنای تنظیم مجدد یا هم‌راستا کردن با شرایط یا اهداف خاص.