معنی فارسی deallocations
B1مجموعهای از فرایندهای آزادسازی منابع یا حافظه که دیگر استفاده نمیشوند.
Multiple instances or occurrences of releasing allocated resources or memory.
- NOUN
example
معنی(example):
آزادسازیهای مکرر میتواند برنامه را کند کند.
مثال:
Frequent deallocations can slow down the program.
معنی(example):
این سیستم به گونهای طراحی شده است که بهطور کارآمد چندین آزادسازی را مدیریت کند.
مثال:
The system was designed to handle multiple deallocations efficiently.
معنی فارسی کلمه deallocations
:
مجموعهای از فرایندهای آزادسازی منابع یا حافظه که دیگر استفاده نمیشوند.