معنی فارسی deary

B1

لقبی محبت‌آمیز که به شخصی می‌دهند.

A term of endearment used for someone beloved.

example
معنی(example):

عزیزم فکر می‌کند که من بهترین آشپز هستم.

مثال:

My deary thinks I am the best cook.

معنی(example):

او او را به محبت عزیزش نامید.

مثال:

She called him her deary in a loving way.

معنی فارسی کلمه deary

: معنی deary به فارسی

لقبی محبت‌آمیز که به شخصی می‌دهند.