معنی فارسی death duties

B1

مالیات‌هایی که بر اموال و دارایی‌های کسی که فوت کرده است، اعمال می‌شود.

Taxes imposed on the estate of a deceased person before distribution to heirs.

noun
معنی(noun):

An inheritance tax or estate tax.

example
معنی(example):

پس از فوت او، خانواده‌اش باید با مالیات‌های مرتبط با مرگ برخورد می‌کردند.

مثال:

After his passing, his family had to deal with the death duties.

معنی(example):

در برخی کشورها، مالیات‌های مربوط به مرگ می‌تواند بار مالی قابل توجهی برای وراث باشد.

مثال:

In some countries, death duties can be a significant financial burden for heirs.

معنی فارسی کلمه death duties

: معنی death duties به فارسی

مالیات‌هایی که بر اموال و دارایی‌های کسی که فوت کرده است، اعمال می‌شود.