معنی فارسی death-watches
B2به ساعتی اطلاق می‌شود که ناظر بر لحظات پایانی زندگی افراد است.
Refers to moments or sounds surrounding death, often seen as indicating the end of life.
- NOUN
example
معنی(example):
صدای ساعت‌های مرگ معمولاً در لحظات آرام شنیده می‌شود.
مثال:
The sound of death-watches is often heard in quiet moments.
معنی(example):
در برخی فرهنگ‌ها، ساعت‌های مرگ نشان‌دهنده آخرین لحظات کسی هستند.
مثال:
In some cultures, death-watches indicate someone's final moments.
معنی فارسی کلمه death-watches
:
به ساعتی اطلاق می‌شود که ناظر بر لحظات پایانی زندگی افراد است.
