معنی فارسی deathknell
B2زنگ پایانی، نشانهای از پایان یک دوره یا وضعیت، به خصوص زمانی که به وقوع یک تغییر بزرگ یا غیرقابل برگشت اشاره دارد.
A sign or event that signals the end or failure of something.
- NOUN
example
معنی(example):
بستن کارخانه، زنگ پایانی برای اقتصاد شهر بود.
مثال:
The closing of the factory was the deathknell for the town's economy.
معنی(example):
تصمیم به کاهش اعتبار، زنگ پایانی برای پروژه بود.
مثال:
The decision to cut funding was the deathknell for the project.
معنی فارسی کلمه deathknell
:
زنگ پایانی، نشانهای از پایان یک دوره یا وضعیت، به خصوص زمانی که به وقوع یک تغییر بزرگ یا غیرقابل برگشت اشاره دارد.