معنی فارسی deaved

B1

دچار ناشنوایی شدن، به معنای از دست دادن شنوایی به طور موقت یا دائمی است.

Having experienced deafness or significant hearing loss.

example
معنی(example):

پس از انفجار، جمعیت دچار ناشنوایی شد.

مثال:

After the explosion, the crowd was left deaved.

معنی(example):

پس از نمایش آتش‌بازی کاملاً دچار ناشنوایی شد.

مثال:

He felt completely deaved after the fireworks display.

معنی فارسی کلمه deaved

: معنی deaved به فارسی

دچار ناشنوایی شدن، به معنای از دست دادن شنوایی به طور موقت یا دائمی است.